اورول اندیشه های نقادانهاش را از دید قهرمان داستانش به زبان می آورد. شخصیت اصلی رمان روزهای برمه که خود یک تبعۀ انگلیس است از اوضاعی که بر مردم کشور برمه میگذرد به شدت بیزار است و در هر فرصتی از آن انتقاد میکند. در حالی که خود مردم برمه به این طرز زندگی عادت کردهاند، او نسبت به این وضعیت اظهار انزجار میکند؛ اما او آدمی ترسو است و نمیتواند این عقایدش را بطور آشکار نشان دهد؛ زیرا میداند که تمام اروپاییهای ساکن برمه به شدت از شیوۀ حکومت بر مردم راضی و حتی طالب وارد آوردن فشار بیشتر بر آنها هستند
اورول در این رمان نقادانه که خود مدتی در نیروی پلیس برمه خدمت کرده است شیوۀ ادارۀ امپراطوری بریتانیا در کشورهای مستعمرهاش را مینمایاند و از آن به شدت انتقاد میکند.اورول در این رمان شهری خیالی را در شمال برمه توصیف میکند که در آن ۷ مرد سفیدپوست بر ۴۰۰۰ برمهای، چند صد هندی و چند چینی حکومت میکنند.
0 نظر