از متن کتاب: چون مادری با مهر کشنده چون نامِ مخوف اختناق چون ماده شیر خاموش خورشید موجی به بزرگی دریا، بیصدا سر رسیده شاهانه در یکایک ما خانه میکند. معرفی کتاب: کتاب "سراشیب شرق"، اثر "اکتاویو پاز"(1914-1998)، برنده جایزه نوبل ادبیات(1990)، اشعاریست که "پاز" در طی سالهای 1950 تا 1960، زمانی که به عنوان سفیر مکزیک در شبهقاره هند مشغول بهکار بود، در هندوستان سروده است. نمونه شعر: روزهای شیشهای ذوب میشوند و بر سینهها تاجی از خارها و زغالهای گداخته شکل میبندند. سلطهاش سکسکهای عبوس، و نفسهای درهم شکسته ایزدان و ددان، با چشمانی گشوده، با دهانی آکنده از حشرات سوزان. روز و شب، روزو شب، هماره همان تک هجاها را به زبان میآرند. تابستان دهانی است بیکران، آوایی از خفقان و بخار! امروز، مجروح و محتضر، در خط زمان میخزد، مرگاش تمامی ندارد؛ فردا، در آوارِ سپیدهدمان، بیقرار میجنبد. مقایسه و تحلیل: "پاز" به تاثیر از زندگی در میان مردم فقیر "یوکاتان" به شعر اجتماعی و سیاسی روی میآورد و به عقاید چپ گرایش پیدا میکند. و همین به نقطه آغاز رابطه دوستانه "پاز" و "پابلو نرودا" بدل میشود. شاید همین نیز سبب شد تا اشعار "پاز" به دور از هر گونه تکلفی، در عین زیبایی، بسیار صمیمی و ساده جلوه کند. و باز هم شاید مشاهده و درک همین رنجها، "پاز" را به شاعری بدل کرد که در آرزوی ترسیم لحظات زندگی، شعرش به زمان، جاودانی و حیات میبخشید. "پاز" همچنین در اشعارش از تاریخ و اساطیر سرزمینش، مکزیک، فارغ نبوده و ریشههای خود و مردم سرزمینش را جاودان میساخته تا پرترهای از هویتشان در برابر جهانیان ترسیم کند. و البته لازم به ذکر است که این مانع تلاش "پاز" برای کاوش در ریشههای مشترک انسانها و آرزوی یگانگی بشر، در عین پذیرش تفاوتها نبوده است. او تضادها و تفاوتها در فرهنگ، عقاید، تاریخ و سایر مواردی از این دست را موجب غنا و پایداری زندگی انسان میدانست. در دیدگاه "پاز" زندگی جز عشق ورزیدن و درک لحظات همزیستیهای عاشقانه نیست و این به وضوح در شعر او نیز مشهود است. از جمله دیگر آثار ترجمه شده از "پاز" عبارتند از: "اکتاویو پاز"، "آزادی"، "اکتاویو پاز"، "هزارتوی تنهایی"، "طرحی از سایهها"، "دیالکتیک تنهایی"، "شب آب"، "سمندر، ورای عشق"، "به من گوش سپار چنان که به باران" و "سنگ آفتاب".
0 نظر