از متن کتاب:
بالتاسار زیباترین قفس دنیا را ساخته. آنقدر آدم برای تماشای قفس آمد که جلو خانه جمعیت انبوهی جمع شد و بالتاسار ناگزیر قفس را پایین آورد و دکان را بست.معرفی کتاب:
کتاب "بهترین داستانهای کوتاه گابریل گارسیا مارکز"، اثر "گابریل گارسیا مارکز"(1927-2014)، برنده جایزه نوبل ادبیات(1982)، مجموعه بیست و هفت داستان کوتاه است که عبارتند از:
"بعد از ظهر با شکوه بالتاسار"، "تشییع جنازه مادربزرگ"، "کسی به سرهنگ نامه نمینویسد"، "تسلیم سوم"، "روی دیگر مرگ"، "اوا درون گربه خود"، "اندوه سه خوابگرد"، "زنی که ساعت ۶ میآمد"، "چشمهای سگ آبی رنگ"، "کسی این گل سرخها را به هم ریخته"، "شب تلیلهها"، "زیباترین غریق جهان"، "پیرمرد فرتوت با بالهای عظیم"، "بلاکامال نیک جادو جنبل کار"، "آخرین سفر کشتی اشباح"، "مرگ مدام در فراسوی عشق"، "رد خون تو در برف"، "نور مثل آب است"، "فقط اومدم یک تلفن بکنم"، "سفر خوش آقای رئیس جمهور"، "ماریا دوس پراسه رس"، "رویاهایم را میفروشم"، "ارواح ماه اوت"، "قدیس"، "ترامونات"، "زیبای خفته در هواپیما" و "وقتی باد بدبختی بوزد".داستان کتاب:
داستان کوتاه "بعد از ظهر باشکوه بالتاسار" نام دارد "بالتاسار" یه مغازهدار کوچک است که به تازگی و به سفارش "پپه"، پسر آقای "خوزه مونتی یل" زیباترین قفس دنیا را ساخته و قصد دارن به توصیه همسرش آن قفس را شصت پزو بفروشد. اما زمانی که برای تحویل قفس و دریافت پول به خانه آقای "مونتی یل" میرود با بی اطلاعی ایشان از سفارش پسرشان و امتناع از پرداخت هزینه مواجه میشود. "بالتاسار" هنگامی که "پپه" را گریان میبیند، تصمیم میگیرد بدون دریافت هیچ مبلغی، آن قفس را به او هدیه دهد. او به مردم اعلام میکند آن قفس را شصت پزو فروخته و حال قصد دارد هزاران قفس نظیر آن بسازد و به ثروتمندان بفروشد. آن روز "بالتاسار" به همراه دوستانش جشنی بزرگ میگیرد و آنقدر مشروب میخورد که بیهوش میشود.مقایسه و تحلیل:
داستان "بالتاسار" و آنچه او انجام میدهد و جشنی که نیز پس از انجام کارش میگیرد، همه و همه اشارهایست به ارزشهایی که یک فرد میتواند جدای از ارزشها و ملاکهای موفقیت جمعی برای خودش تعیین کند و زندگیاش را در آن مرزهایی که خود ساخته به پیش ببرد. داستان لذتها، امیدها و سرمستیهایی شخصی.
از جمله دیگر آثار ترجمه شده از "مارکز" عبارتند از:
"در ماه اوت همدیگر را میبینیم"، "داستان مرموز"، "صد سال تنهایی"، "گردباد برگ"، "پاییز پدر سالار"، "گزارش یک آدم ربایی"، "چشمهای سگ آبی رنگ"، "کسی به سرهنگ نامه نمینویسد"، "داستان غمانگیز و باورنکردنی ارندیرای سادهدل و مادربزرگ سنگدلش"، "گزارش یک قتل از پیش اعلام شده"، "ژنرال در هزارتوی خودش"، "ماجرای اقامت پنهانی میگل لیتین در شیلی"، "تدفین مادربزرگ"، "ساعت شوم"، "خشمنامه عشق علیه مرد نشسته"، "عشق در زمان وبا"، "شغل من خواب دیدن است"، "عشق و سایر اهریمنان"، "زندگی میکنم که گزارش دهم"، "قدیس"، "حکایت ملوان کشتی غرق شده"، "برای سخنرانی نیامدهام"، "زیباترین غریق جهان همراه با دوازده داستان"، "رسوایی قرن"، "یادداشتهای پنج ساله"، "درباره سینما"، "مرگ در سامرا"، "سه رمان کوتاه"، "نوشتههای کرانهای"، "بیست داستان کوتاه"، "سومین تسلیم"، "شخصیتهای گمشده"، "هواپیمای خار غنچه گل سرخ" و "از اروپا و آمریکای لاتین".
0 نظر