از متن کتاب:
آدم بودن چه دشوار و چه تلخ است.معرفی کتاب:
کتاب "کالیگولا"(1944) اثر "آلبرکامو"(1913-1960)، نمایشنامهای است در چهار پرده، پیرامون دورهای از حکمرانی "کالیگولا"، فرمانروای رُم در سالهای 37 الی 41 میلادی و استبداد جنونآمیزش. دیکتاتوری خونخوار، تندخو و به طرز اغراق آمیزی جاهطلب. چنانکه مشهور است وی گفته بود:《کاش همهی مردم رُم یکنفر میشدند تا من با یک ضربه شمشیر سرشان را از بدن جدا کنم.》داستان کتاب:
"کالیگولا" پس از مرگ خواهر و معشوقهاش "دروسیلا" با حقیقت، قاطعیت و ناگهانی بودن پدیده مرگ روبهرو میشود. پدیدهای که در دیدگاه "کالیگولا" با غلبه بر زندگی، قدرت خوشبختی را از انسان سلب کردهبود. دیدگاهی که منجر به بروز جاهطلبی اغراقآمیز او در برابر مرگ و حیات میشود؛ تا بدانجا که وی برای اثبات قدرتش بر موت و حیات به سودای دستیابی به ماه بر میآید و پس از مدتی از این نیز فراتر میرود و جز با به چنگ آوردن زنان درباریان و ریختن خون خویشان و اغیار آرام نمیگیرد. او این مسیر را چنان سریع و بیبازگشت میپیماید که در آخر مجبور به رویارویی با مرگی میشود که در راه گریز از آن به جنون رسید.مقایسه و تحلیل:
برخی منتقدین، این اثر را نیز همچون سایر آثار کامو، تصویری از مواجهه انسان با پوچی و تلاش برای برون رفت از این مواجهه دانستهاند. آنچه حایز اهمیت است اینکه، مرزی باریک در مقایسه این نمایشنامه با سایر آثار کامو همچون "اسطوره سزیف" وجود دارد و آن نیز دریافت پوچی در مرحله ثانویه و پس از درک حقیقت مرگ است. در حالی که در سایر آثار کامو، مرگ نتیجه پوچی بود. همچنین قابل ذکر است که تلاش "کالیگولا" بیش از آنکه کوششی جهت برون رفت از احساس پوچی باشد، تحدی و مقابلهای برای انکار ضعف خویش به عنوان پادشاه در برابر پدیده مرگ است. غافل از اینکه افراد در برابر مقولاتی از این دست نه بر حسب مقام که بر حسب ماهیت بشریشان سنجیده میشوند و در این مقام همگان یکساناند.
0 نظر