جورج و لنی، شخصیتهای داستان، کارگرانی هستند که مجال ریشهگیر شدن در جایی و داشتن خانه و خانواده را نیافتهاند و به دنبال کار از این مزرعه به آن میروند، اما این دو دوست رؤیای گوشهای امن، و آزاد از بکننکن اربابی را در سر میپرورانند. لنی، برخلاف جورج، سبکمغز است اما نیروی جسمی زیادی دارد که اغلب این نیرو وجهی خطرناک به خود میگیرد. همراهی لنی و مراقبت از او هرچند برای جورج بار سنگینی است، اما نمیتواند او را به حال رها کند.
0 نظر