از متن کتاب: هیچ چیز همیشه بینقص نیست، چرا که دوشادوش آنها که میخندند، همیشه دیگرانی هستند که زار بزنند. معرفی کتاب: کتاب "در ستایش مرگ"(2005)، اثر "ژوزه ساراماگو"(1922-2010)، برنده جایزه نوبل ادبیات(1998)، رمانیست پیرامون نامیرایی و جهانی که افراد در آن جاوداناند.ترسیم آرزوی دیرینه بشر و سوال تاریخی پیرامون موهبت یا منحوس بودن پدیده مرگ. داستان کتاب: کتاب "در ستایش مرگ" روایت داستان جهانی است که در آن فرشته مرگ تصمیم میگیرد دیگر پدیده مرگ وجود نداشته باشد. اتفاقی که پس از گذشت مدت کوتاهی همه را متوجه خود خواهد کرد. اما سوال اینجاست که آیا این توجه چه احساسی را بر خواهد انگیخت؟ بیشک پاسخ واحدی نمی توان برای این پرسش متصور بود. عدهای نظیر پزشکان و محققین متعجب خواهند بود؛ عدهای دیگر که متولیان امور مربوط به پس از مرگاند شاید ناراحت یا حداقل نگران و عامه افراد خوشحال. اما این وضعیت تا چه مدت دوام خواهد آورد؟ آیا با لزوم مراقبت همیشگی از سالمندان، بیکار شدن کارمندان بیمه و متولیان قبرستانها و بسیاری تغییرات دیگر، باز هم نابودی مرگ، تحقق آرزوی دیرینه بشر خواهد بود؟ مقایسه و تحلیل: آنچه "ساراماگو" در این اثر ترسیم میکند، تقابلی از دو چهره مرگ است؛ چهرهای کریه و ناخوشایند که با نابودیاش همگان خوشحال خواهند شد و چهرهای که جز با نابودیاش رخ نخواهد نمود؛ همان چهرهای که نبودش، سبب بروز چالشهایی غیرمنتظره و جدید است که بشرمیبایست برای آن چاره اندیشی کند. آیا این چارهاندیشی به بازخوانی و آرزوی بازگشت مرگ منجر خواهد شد یا راهی دیگر را پیش روی خواهد نهاد؟ آیا مرگ یک امر منحوس است یا یک موهبت و معنا بخش به زندگی انسان؟ از جمله دیگر آثار ترجمه شده از "ساراماگو" عبارتند از: "سال مرگ ریکاردو ریش"، "همهی نامها"، "کوری"، "دفتر یادداشت"، "خرده خاطرات"، "همزاد"، "بینایی"، "تاریخ محاصره لیسبون"، "بالتازار و بلموندا"، "توقف در مرگ"، "نقاشی"، "هجوم دوباره مرگ"، "سفر آقای فیل"، "تکثیر شده"، "دخمه"، "قصهی جزیرهی ناشناخته"، "مرد-اسب"، "بلم سنگی"، "سارقان آتش" و "بزرگترین گل دنیا".
0 نظر