هربار وقتی از سفری به ایران برمی گردم، دوست دارم سر فروبیافکنم و برخاک سرزمین م بوسه ای بیافشانم. این اولین بار بود که چنین حسی نداشتم. برعکس، پاره ای از تن م را جا گذاشته بودم پشت خطوط مرزی، خطوط بی راه و بی روح مرزی. خطوط «مید این بریطانیای کبیر»! پاره از از نگاه من، مانده بود در نگاه دختر هشت ماهه... بلاکش هندوکش...
رضا امیرخانی در جانستان کابلستان سفر کوتاه اما پرماجرایش به افغانستان را روایت می کند. پرسه در خاک همسایه فرصتی است برای نگاه کردم دوباره به ایران، اتفاقات تازه و آینده ی پیش رو
0 نظر