از متن کتاب:
لابد از میان برگ‌های ترسناک به آسمانی ناآشنا نگاه می‌کرد و به خود می‌لرزید از اینکه می‌دید چه چیز بدقواره‌ای‌است گل سرخ و چه سرد است آفتاب بر چمن نورسته.
معرفی کتاب:
کتاب "گتسبی بزرگ"(1925) اثر "اسکات فیتزجرالد"(1896-1940) رمانی است در سبک کلاسیک پیرامون داستانی عاشقانه و جوانی اسرار آمیز در دوره‌ای از تاریخ آمریکا موسوم به عصر جاز که به روایت شکوه و ثروت و مهمانی‌های آمریکایی می‌پردازد.
داستان کتاب:
"گتسبی بزرگ" روایت پسرجوان فقیری به نام "جی.گتسبی" است که دلباخته دختری به‌نام "دیزی" می‌باشد. "گتسبی" که در رسیدن به "دیزی" ناکام بوده پس از مدت کوتاهی ناپدید شدن، در حالی که به ثروت هنگفتی دست پیدا کرده باز می‌گردد و با خرید خانه‌ای مجلل که بی‌شباهت به قصر نیست به امید دیدار مجدد دختر مورد علاقه اش مهمانی‌های مجللی برپا می‌کند تا شاید شبی موفق به دیدار مجدد با "دیزی" شود. همسایه "گتسبی" که راوی داستان نیز می‌باشد از قصد او برای برگزاری این مهمانی‌ها که ورود عموم نیز به آن آزاد است مطلع می‌شود و این در حالی است که او با "دیزی" آشنایی دیرینه‌ای دارد.
مقایسه و تحلیل:
کتاب با ترسیم فضای مهمانی‌های مجلل، عشق‌ و خیانت، اشراف‌زادگان و ثروت‌های هنگفت آمریکایی و مجالس شبانه تصویری نزدیک به فضای رمان‌هایی نظیر "غرور و تعصب" اثر "جین آستین" و یا "بر باد رفته" اثر "مارگارت میچل" را البته با داستانی به غایت متفاوت به مخاطب ارائه می‌کند. با این تفاوت که آنچه در "غرور و تعصب" ترسیم می‌شود گوشه‌ای از زندگی عادی طبقه‌ای از مردمان انگلستان است؛ زندگی‌هایی معمول و دیرینه. اما آنچه "فیتزجرالد" سعی در ترسیمش را داشته جهشی ناگهانی در زندگی آمریکایی بوده که محصول عوامل متعدد تاریخی است. جامعه و طبقه‌ای نو پدید همچون زندگی جدید "گتسبی" که بر هیچ بنیانی استوار نیست؛ تا بدان‌جا که حتی به عشق نیز معنا و رفتاری متفاوت می‌بخشد. آنچنان که مخاطب می‌اندیشد در حال مطالعه مرحله‌‌ای است که عشق‌های کلاسیک انسانی به عشق با در نظر گرفتن ضرورت‌هایی نظیر ثروت تبدیل می‌شوند.