از متن کتاب:
و چون در روزگار ما وحی و الهامی در کار نیست، امثال تو چاره‌ای جز گدایی ندارند!
معرفی کتاب:
کتاب "گدا"(1965)، اثر "نجیب محفوظ"(1911-2006)، برنده جایزه نوبل ادبیات(1988)، رمانی‌ست پیرامون مرد به ظاهر موفقی که از سویی درگیر روزمرگی‌ست و معنایی در زندگی‌اش پیدا نمی‌کند و از سویی دیگر با سرخوردگی آرزوها و آمال محقق نشده جوانی دست به گریبان است.
داستات کتاب:
کتاب "گدا" روایت داستان وکیلی به نام "عمر" است. "عمر" نه تنها در کار فرد موفقی‌ست، که در اجتماع نیز مورد احترام همگان است و زندگی خانوادگی خوب و آرامی نیز دارد. اما هیچ‌کدام چاره آشوبی نیست که روح عمر را اسیر هزارتو و پیچ در پیچ افکارش ساخته و او را به دوئل با صدها و بلکه هزاران سوال بی‌پاسخ دعوت می‌کند. "عمر" که در زمان جوانی یک انقلابی پرشور و یک آرمان‌گراء ایده‌آلیست بوده، حال با سرخوردگیِ ویرانی تمام آن آرمان‌ها و پایان یافتن تمام آن آرزوها دست به گریبان است. او که یک‌بار با عقب نشینی خودش و یک‌بار نیز با برملا شدن پوچی تمام ایدئولوژی‌هایش شکست خورده، حال به انسانی سرخورده بدل شده که معنایی در تمام موفیقت‌ها و زندگی‌اش نمی‌بیند. این عذاب چنان او را در خود می‌پیچد که "عمر" در تنگنایی به نام روزمرگی‌ها و در برزخی به‌نام حسرت قربانی می‌شود و دیگران را نیز قربانی خویش می‌کند. رفته رفته "عمر" موقعیت شغلی، اجتماعی و خانوادگی‌اش را از دست می‌دهد و در گرداب عذاب دیگران و خودش چنان غرق می‌شود که تنها گریزگاهش جنون است.
مقایسه و تحلیل:
"گدا" داستان مشترک تمام کسانی‌ست که رویایی داشتند و تمام رویاهایشان چنان به تاراج جبر زمان و جغرافیا رفت که زندگی‌شان و تمام تلاش‌هایشان به زمین سوخته و خالی از هر معنایی بدل شد. زمینی که چشم اندازش جز شکست، حاصلش جز پوچی و آسمانش جز ناامیدی نیست. سرنوشت محتوم تمام کسانی که به امید روزگار روشن اسیر شکست حوادث شدند و چون شخصیت اصلیِ رمانِ "کمیته" اثر "صنع‌الله" ابراهیم پاداشی جز تحمل انزوا و خودخوری نصیب‌شان نخواهد شد. رنج‌کشیدگانی که رنج می‌دهند و از رنجی که به ناگزیر به دیگران تحمیل می‌کنند عذابی مضاعف را متحمل می‌شوند و گویا این چرخه قربانی و جلاد بودن هیچ‌گاه پایانی نخواهد داشت جز جنون. روایت سرنوشت مشترک ایده‌آلیست‌ها، آرمان‌گرایان و روشنفکران خاورمیانه.