کند و آهسته می خواند، هر هجا را بلند بر زبان می راند و آن را آرام و با ذوق و شوق فراوان زمزمه می کرد و آن گاه که بر همه واژه تسلط می یافت آن را یکباره تکرار می کرد. و سپس همین کار را با تمام جمله می کرد و به این ترتیب اندک اندک احساس ها و اندیشه هایی را که در هر صفحه نهفته بود در می یافت.
هرگاه بخشی را بسیار می پسندید آن را بارها تکرار می کرد و درمی یافت که زبان انسان می تواند چقدر زیبا باشد.
لوئیس سپولودا سال 1949 در شیلی به دنیا آمد و در سال 1975 به جرم فعالیت سیاسی از این کشور تبعید شد. او در جنگلهای آمازون برای یونسکو کار میکرد و از 1980 تاکنون در آلمان ساکن است و به نویسندگی، نمایشنامهنویسی و روزنامهنگاری میپردازد.
0 نظر