بسیاری از منتقدان، سونات اشباح را از مهیج ترین نمایشنامه های مدرن جهان دانسته اند، نمایشنامه ای یکپارچه و متحد، متشکل از یک مخلوط همگن از ماده و ذهن انسان. استریندبرگ در این نمایشنامه به دنبال تصویر کردن دنیای رویاها بود، جایی که روح ها و انسان ها در کنار هم در منظر چشم تماشاگر نفس می کشند و از هم تاثیر می گیرند؛ اما در این جهان رویایی هزار رنگ، تنها واقعیت و حقیقت ممکن، مرگ است. وقتی همه ی پرده ها فرو می افتد و دیگر چیزی برای عیان کردن و رسوا شدن باقی نمی ماند، مرگ تنها پناه و پناهگاه آدم های جهان نمایشی استریندبرگ است، مرگی که خود رهایی دل پذیر است...
0 نظر