داستان این رمان دربارهی ورتر، دانشآموختهی حقوق، است که برای استراحت به شهری کوچک و ییلاقی میرود و در یک مهمانی با دختر زیبایی به نام لوته آشنا میشود. لوته نامزد دارد، با وجود این ورتر به او دل میبازد. این دلباختگی برای ورتر رنجهایی در پی دارد؛ رنجهایی که ورتر آنها را در نامههایی برای دوستش شرح میدهد. خواننده از خلال این نامهها درونِ عصیانگر ورتر را میکاود و با روحیات او آشنا میشود...
0 نظر