از متن کتاب:
تولستوی می‌گوید که هر چه انسان به زیبایی بپردازد و به آن تسلیم شود، از خیر و خوبی بیشتر دور می‌شود.
معرفی کتاب:
کتاب "دکتر ژیواگو"(1957) اثر باریس پاسترناک"(1890-1960)، رمانی است در سبک رئالیسم پیرامون زندگی اسیر در چنگال انقلاب و حوادث خارج از اراده، حوادثی که تمام جنبه‌های زندگی را تحت تاثیر خود قرار خواهد داد و مسیر زندگی فرد را تغییر می‌دهد.
داستان کتاب:
"دکتر ژیواگو" روایت زندگی "ژیواگو" مردی با احساسات ظریف و هنرمندانه است. مردی که عاشق دو زن می‌شود و زندگی‌‌اش دستخوش آسیب‌های انقلاب اکتبر سال 1917 می‌گردد. انقلابی که علی‌رغم آنچه قرار بود باشد، نه تنها سبب تحولات مدرن و رشد جامعه و زوال ارتجاع نشد، که خود عقب‌گردی به سال‌ها قبل بود. انقلابی که با تاثیر بر خانواده‌های بورژوا و ثروتمند زندگی عده‌ای و از جمله شخص "ژیواگو" را دچار آسیب‌ها و تحولاتی خارج از اراده کرد.
مقایسه و تحلیل:
داستان نگارش و چاپ کتاب "دکتر ژیواگو" و عاقبت نویسنده‌اش نیز مانند بسیاری دیگر از کتاب‌های ادبیات روسیه در زمان شوروی همچون "پیکار با سرنوشت" اثر "واسیلی گروسمان" یا "گولاگ" اثر "الکساندر سولژنیتسین" بود. حتی شاید به مراتب بدتر! کتابی که نوشتنش از سال 1915 تا 1956 یعنی چهل و یک سال به طول انجامید، اجازه انتشار در روسیه پیدا نکرد و برای اولین بار در ایتالیا به چاپ رسید و جایزه ادبیات نوبل را برای نویسنده‌اش، "بوریس پاسترناک" به ارمغان آورد؛ جایزه‌ای که "پاسترناک" به دلیل فشار نیروهای امنیتی و از ترس اخراج از کشور از پذیرش آن امتناع کرد. در نهایت "دکتر ژیواگو" در سال 1988 و بیست و هشت سال پس از مرگ "پاسترناک" در روسیه به طور رسمی به چاپ رسید. البته در سال 1958 و یکسال پس از چاپ نسخه ایتالیایی، "دکتر ژیواگو" به طور غیر رسمی توسط CIA در جهت سیاست‌های آمریکا مبنی بر تضعیف حکومت شوروی در روسیه نیز به چاپ رسید. این اتفاق و کسب جایزه بانکارلا و نوبل در همان سال علی‌رغم ممنوعیت "دکتر ژیواگو"، بیش از پیش بر شهرت آن افزود. کتابی که همچون "یک روز از زندگی ایوان دنیسوویچ" اثر "الکساندر سولژنیتسین" فارغ از تمام نظریه پردازی‌های سیاسی به تاثیرات مخرب یک حکومت ناکارآمد بر زندگی عادی عامه افراد جامعه می‌پردازد.