از متن کتاب:
زنان تنها وقتی سخن مردی را باور می‌کنند که کلمه‌ی عشق را در یک یک جملات خود فرو کرده باشد!

معرفی کتاب:
کتاب "کلنل شابر"(1832) اثر "انوره دوبالزاک"(1799-1850) رمانی است در سبک کلاسیک که به ترسیم جامعه فرانسه در دو زمان مختلف و بیان تفاوت‌ها، هنجارها و ارزش‌های این دو زمان می‌پردازد. چنانکه گویی این دو جامعه نه مربوط به یک سرزمین و ملت که فرسنگ‌ها با یکدیگر فاصله دارند. آنچنان باورناپذیر که ثروت به عنوان تنها ملاک شأن اجتماعی، ارزشمندتر از شرافت و هرگونه افتخاری قرار می‌گیرد.

داستان کتاب:
"کلنل شابر" که یکی از افسران با شرافت و پرافتخار زمان ناپلئون بود، در آخرین نبردش چنان آسیب می‌بیند که همه می‌پندارند او کشته شده است. اما او از مرگ نجات می‌یابد و بعد از مدتی به جامعه باز می‌گردد. در همین مدت جامعه چنان تغییر یافته که او قادر به درک رفتار مردم و فهم ارزش‌های جامعه جدید نمی‌شود. جامعه نیز اکنون برای او که یکی از شناخته شده‌ترین افسران زمان خودش بود ارزش و جایگاهی قائل نمی‌شود. چنانکه همسرش که او را مرده می‌پنداشته و با مردی دیگر ازدواج کرده اکنون از انکار او خشنود است و از زندگی با مردی اشراف‌زاده رضایت دارد. 

1. مقایسه و تحلیل: 
2. "ریگ روان" طنز تلخ زندگی تمام افرادی است که نرسیدن‌هایشان به کابوس تلاش‌هایشان تبدیل شده است. ترسیم حقیقت و منطق زندگی، فارغ از تمام رویاپردازی‌های که هر چیز را ممکن و به تلاش انسان وابسته می‌داند. "ریگ روان" را می‌توان کتابی ساده، حقیقی، تلخ و در عین حال کمدی انسانی دانست. چنان‌که نویسنده این اثر، "استیو تولتز" گفته بود همانطور که دیگر اثرش "جزء از کل" به ترس از مرگ اشاره دارد، "ریگ روان" به ترس از زندگی می‌پردازد.