از متن کتاب:
اگر سال‌ها قبل احتیاطا قیافه‌ات را توی دوربینم کرده بودم، اگرعکسی از تو گرفته بودم، اوضاع الان یک‌ جور دیگر بود. تو بودی که از من وقت ملاقات می‌خواستی.
 معرفی کتاب:
کتاب "ریمل"(1988) اثر "آریل دورفمن"(1942) رمانی است استعاری از وضعیت جهان امروز و چهره چندگانه بشریت. جهانی نامشخص و مشخص در جای جای زندگی بشریت، جایی میان حقیقت و جعل، رویاپردازی‌های بزرگ و کوچک، دسیسه و نیروهای تاثیر گذار بر زندگی بشریت. جهانی مالامال از بی‌اعتمادی و بیگانگی‌ها به خود و دیگران. زیستگاهِ نازیستنیِ انسان امروز.
 داستان کتاب:
وقایع کتاب "ریمل" در مورد سه شخصیت غیرقابل اعتماد و عجیب، در شهری بی‌نام و نشان روایت می‌شود. شخص اول، عکاسی است که گویی چهره‌ای ندارد تا در یاد‌ها بماند، عکاسی که با هر عکس به شخصیت ورای ظاهر افراد پی می‌برد و حال گنجینه‌ای از هزاران چهره و راز ناپیدا دارد. شخصیت دوم، زنی است زیبا، که به دنبال گذشته‌اش است. و شخصیت سوم دکتر جراحی است که قادر به تغییر چهره دیگران و به تعاقب آن تسلط بر  زندگی اشخاص است.
 تحلیل و مقایسه:
جهان مخلوق "آریل دورفمن" در ورای داستان ظاهری معنایی عمیق دارد که حکایتی است مفصل از بحران هویت؛ البته که این نه تنها مانع پرداخت به سایر موضوعات نشده، بلکه در خط به خط کتاب باید به دنبال ریشه‌ها و دلایل این بحران هویت، از جمله مباحث مربوط به ترس، خشونت، دیکتاتوری، آرزو‌های انسانی و از همه مهم‌تر قدرت طلبی افراد در تمام سطوح بود. روزنامه "نیویورک تایمز" این کتاب را نسخه پست مدرن رمان "دکتر جکیل و آقای هاید"(1886) اثر "رابرت لوییس استینسون"(1850-1894) می‌داند.