ما در جهان پرجمعیتی زندگی میکنیم که دلهره، هیجان و بلندپروازی آن را آکنده است. سرشت ما به گونهای است که باید در دشتی فراخ و سرشار از آرامش و سادگی و با هیجانی نهچندان زیاد زندگی کنیم، ولی چارهای نداریم جز آمدوشد در شهرهایی غرق در فناوری. مشکلات و دردسرهای پیشروی ما بیشک زیاد و هولناکند اما آدمها همچنان از ما میخواهند «آرام» باشیم، انگار که آرامش بهناگهان حاصل میشود و هیچ توجه نمیکنند که آرامش دستاورد یک عمر تلاش است. با همۀ اینها، باید با جدیت تلاش کنیم تا اندکی از اضطرابهایمان بکاهیم. در این کار موفق نمیشویم مگر اینکه درک بهتری از اضطرابهایمان داشته باشیم، عادتهای خوب را جایگزین آنها کنیم و با افراد دلسوز دربارۀ آنها حرف بزنیم. در این صورت، میتوانیم روزهای خاص و متفاوتی خلق کنیم که کمتر نگران باشیم، از افکار ناخوشایند خبری نباشد و قدردانِ موهبتِ زنده بودن و شگفتیهای آن باشیم. این کتاب به موضوعِ اضطراب و نحوۀ کنار آمدن با آن میپردازد.
0 نظر