یکی از شاعران بزرگ زمانۀ ما در این اثر سرشت و فرهنگ مکزیک را در سلسله جستارهایی درخشان واکاوی و معنا میکند. سکوت، ریشخند و صورتبندیِ زندگی اجتماعی – اینها نقابهایی است که به مکزیکی مجالِ آن را میدهد که چهرۀ خود را از انظار پنهان کند. هزارتوی تنهایی فراتر از برداشت نویسنده از کشورش، شرحی است ژرفکاوانه از تنگناهای این روزهای آمریکای لاتین بهمثابۀ یک کلّ، و نیز دیدگاهی است روشنگرانه دربارۀ انسان آمریکای شمالی – «که در دنیای انتزاعیِ ماشین ها، همشهریان و اصول اخلاقی پرسه میزند». وانگهی، این اثر وضع انسان معاصر را بهطور فراگیر و فارغ از ملیت او به تصویر میکشد.
0 نظر