از متن کتاب: از زندگی ایوان ایلیچ چه بگوییم، که سادهتر و معمولیتر و بنابراین وحشتناکتر از آن پیدا نمیشود. معرفی کتاب: کتاب "مرگ ایوان ایلیچ"(1886) اثر "لئو تولستوی"(1828-1910)، رمانی است در سبک رئالیسم، در باب مواجه با مرگ؛ یگانه حقیقت گریز ناپذیر و البته نهچندان ناخوشایند زندگی بشر که کمتر به آن پرداخته میشود. موضوعی که به حتم با واکنش متفاوت هر انسانی روبهروست و حال "لئو تولستوی" با قلم توانایش دست به تشریح حالات گوناگون انسانی در زمان مواجهه با این پدیده پرآوازه اما ناشناخته زده است. داستان کتاب: همانطور که از نام کتاب پیداست، داستان درباره شخصی موفق به نام "ایوان ایلیچ" است؛ که به ناگاه و طی حادثهای با بیماری منجر به مرگ خود مواجه میشود. حال خواننده کتاب شاهد مواجهه "ایوان ایلیچ" با حقیقتی است که پر بیراه نیست اگر گفته شود غالب افراد در طول زندگی،از آن گریزاناند. اکنون قلم شگفت انگیز "تولستوی"، خواننده کتاب را، مرحله به مرحله با واکنشهای ضد و نقیض "ایوان ایلیچ" به عنوان انسانی ناتوان در برابر مرگ، همراه میکند. از بیتوجهی و انکار گرفته تا امید به درمان، تا خشم ناشی از پذیرش و فرافکنی و بدخلقی با اطرافیان و معامله با خدا. اما پر واضح است که تمام اینها آخرین تلاشهای هر غریق بینجاتی به هنگام غرق شدن در دریای حقیقت زندگی است. مقایسه و تحلیل: کاوش "تولستوی" درکتاب "مرگ ایوان ایلیچ"، دعوت به سفری است، به هزارتوی ناشناخته عجیب ترین موجود زمین، انسان. کتابی که مرگ را نه از منظری شاعرانه، که از منظر انسانی ترین وجه آن، یعنی روبهرویی و پذیرش آن توسط هراسانترین مخاطبش، انسان، مورد بررسی قرار میدهد. انسانی که بنا به طنز کنایهآمیز "وودی آلن"(1935) در نمایشنامه "مرگ در میزند"(1968)، برای حتی یک روز زندگی بیشتر، حاضر به قمار با مرگ است. اما در جهانِ واقع بینانه "تولستوی" مرگ روزی در میزند و فرصتی نه برای قمارِ "نت آکرمن"(شخصیت اصلی نمایشنامه "مرگ در میزند") است و نه یک روز زندگی بیشتر. "مرگ ایوان ایلیچ" به انتخاب انجمن کتاب نروژ، از جمله برترین کتابهای داستانی تاریخ ادبیات میباشد؛ و از نظر منتقدان کتاب اروپا یکی از 100 کتاب تاثیرگذار کلاسیک بر ادبیات قرن بیستم است.
0 نظر