از متن کتاب:
می‌خواستم برود، قبل از آنکه خودش را با احساسات پدرانه‌ی پوچی که احساس نمی‌کرد به زحمت بیندازد.
معرفی کتاب:
کتاب "خاطره کوچ"(1987) اثر "عبدالرزاق گورنه"(1948)، برنده نوبل ادبیات(2021)، رمانی است در سبک رئالیسم پیرامون پسر جوانی که برای فرار از استیصال و خشونتی که در خانه و جامعه احاطه‌اش کرده است، خانه و شهرش را ترک می‌کند و تن به مهاجرت و آغاز داستان غربت می‌دهد.
داستان کتاب:
"خاطره کوچ" داستان "حسن" است که به همراه خانواده‌اش در روستایی ساحلی زندگی می‌کند. البته بهتر است گفته شود زنده است و رنج می‌کشد. از پدری مستبد، خشن و هوس‌باز؛ از خواهری که بهای گریز از خانه و وضعیت رقت بارش را می‌پردازد؛ از برادری که خطر را دیرزمانی است در آغوش گرفته‌است؛ و مادری که این سرنوشت را پذیرفته‌است و تقدیر را چنین می‌داند. "حسن" تصمیم به مهاجرت و زندگی در "نایروبی" می‌گیرد.
مقایسه و تحلیل:
"خاطره کوچ" ترسیم بی‌کم و کاست گریز از رنج به رنج است. رنج سرزمین مادری و رنج بیگانه بودن. رنج سفر میان سرزمین خاطرات و فراموشی؛ سرزمین بیم و امید. و زندگی در میان مرزهای تردید. "گورنه" بار دیگر در این کتاب تصویر واضحی از اشک‌های فروخورده و فریاد برنیاورده حسرت سال‌های رفته و سال‌های از پیش به تاراج رفته را به مخاطب نشان می‌دهد. فریاد سوختگانی که چشم امید به دست‌های بالای آتش دارند در حالی که آن‌ها تنها به گرم شدنشان می‌اندیشند.
از جمله دیگر آثار "عبدالرزاق گورنه" عبارتند از: "داتی"، "سکوت تحسین برانگیز"، "ورای زندگی‌ها"، "آخرین هدیه"، "قلب شنی" و "بهشت".