از متن کتاب:
سرمای سفیدپوش، ملایم موج موج، از پنجرهها به درون میخزید و پهنهی فراخ و بیکران فلات با سماجتی سرسختانه به داخل دامن میگسترد.معرفی کتاب:
کتاب "بر استخوانهای مردگان"(2009) اثر "اولگا توکارچوک"(1962)، برنده جایزهی نوبل ادبیات(2018)، رمانی است کارآگاهی، جنایی، روانشناختی و فلسفی پیرامون رفتار انسان و برخورد آن با جنبههای مختلف زندگی اعم از دیگر انسانها، حیوانات و حتی تنهایی خودش.داستان کتاب:
کتاب "بر استخوانهای مردگان" روایت داستان زنی متفاوت بهنام "یانینا" است. "یانینا" زنی روستایی و منزوی است که وقتش را به مطالعه اشعار "ویلیام بلیک" و طالع بینی میگذارند. او همچنین همنشینی و وقت گذراندن با حیوانات را بر معاشرت با انسانها ترجیح میدهد. همهچیز بر همین منوال عادی در جریان است، تا روزی که یکی از همسایههای "یانینا" بهنام "پاگنده" به شکلی ناگهانی و مشکوک میمیرد. "پاگنده" به دلیل شکار حیوانات هیچگاه همسایه موردعلاقه "یانینا" نبودهاست؛ اما علیرغم تمام اینها مرگ وی باعث شوکی در "یانینا" میشود که سبب شروع تحقیقات پیرامون این مرگ از جانب اوست. پس از مدتی "یانینا" به این نتیجه میرسد که این مرگ یک مرگ عادی نبوده و در واقع انتقام حیوانات از "پاگنده" بودهاست؛ اما مردم روستا حاضر به شنیدن و پذیرش نظر او نمیشوند تا اینکه وقوع حوادث عجیب دیگری نیز آنها را به تردید وا میدارد.مقایسه و تحلیل:
آنچه "توکارچوک" در این داستان بیان می کند، رفتارهای انسانی در پسزمینهای از حوادث فانتزی است که سبب شکلگیری سوالاتی فلسفی و روانشناختی پیرامون انسانها و رفتارشان در تنهایی و متعاقبا جایگاه اجتماعی آنها میشود؛ اجتماعی که به یک نفر فرصت شنیده شدن میدهد و به دیگری نه! اجتماعی که با رفتارها و ملاکهایش برخی را در جمع خود میپذیرد و برخی را طرد میکند. و در نهایت رابطهای که میان انسان و طبیعت در معنای کلانترِ زندگی در زمین، زیستگاه مشترک همه جانداران شکل میگیرد.
از جمله دیگر آثار "بوکارچوک" عبارتند از: "خانهی روزانه، خانهی شبانه"، "گریزها"، "کمد" و "بچههای سبز".
0 نظر