از متن کتاب:
احساس میکنم مثل زنی که جنینی در رحمش تکان میخورد، موجود خطرناکی را باردارم که هر وقت عصبانی میشود به حرکت میافتد.
معرفی کتاب:
کتاب "یادداشتهای کتابفروش"(2021) اثر "جلال برجس"(1970) رمانی است که علیرغم فضای مالیخولیایی آن در سبک رئالیسم جای میگیرد. داستانی پیرامون مردی کتابخوان و کتابفروش که در نتیجه پیشامدهایی شخصی و البته اجتماعی، دچار نوعی از پریشانی میشود. به گونهای که با شنیدن صداهایی از درون، عملا خود را دو شخص متفاوت مییابد که به مرور زمان با در هم آمیختن جهان کتابها و واقعیت به دنبال الگوبرداری از شخصیتهای کتابی و پیگیری کتابها در جهان حقیقی است. زمانی که او دیگر خود را نه در اُردن که گاهی در مسکو و گاهی در پاریس مییابد. گاهی با دکتر ژیواگو و گاهی با گوژپشت.
داستان کتاب:
"یادداشتهای کتابفروش" پیرامون مردی است به نام "ابراهیم الوراق". مردی کتابخوان و کتابفروش که به یکباره زندگی او دستخوش تحولات ناخوشایندی میگردد که خود نقشی در بروز آنها نداشته است. "ابراهیم" عاشق کتاب که به یکباره کتابفروشیاش و تنها شغلش را در طرح عریض ساختن خیابانها از دست داده با غم از دست دادن مادرش و مهاجرت برادرش نیز مواجه میشود. از یکسو تنهایی و رنج عمیق "ابراهیم" و از دیگرسو مشاهده رنجهای جامعه، همچون فقر، خشونت، افراط گرایی، بیعدالتی و... او را به ورطه هولناگ جنون و جنایت هدایت میکند. چنان که ابراهیم خود را باردار موجودی میداند که او را به اجرای عدالت به شیوه کتابهایش ندا میدهد. صدایی که روز به روز تنهایی "ابراهیم" را بیش از پیش پر میکند و او را در جهان کتابها غرق میکند. جهانی که حال به جهان حقیقی گام نهاده و "ابراهیم" جایی میان خیال و حقیقت مجبور به تصمیمگیری است.
مقایسه و تحلیل:
کم نیستند کتابهایی در باب کتابها و کتابخوانها و کتابفروشیها و نویسندگان که علاقهمندان به کتاب را مجذوب خود ساختهاند. کتابهایی نظیر "جنون کتاب" اثر "آلیسون هوور بارتلت"، "شکسپیر و شرکا" اثر "جرمی مرسر"، "جدال شک و ایمان" اثر "ادوارد هلتکار"، "تهوع" اثر "ژان پل سارتر"، اتحادیهی ابلهان" اثر "جان کندی تول"، "کیفر آتش" اثر "الیاس کانتی"، "کتابخانه شخصی من" و "تفسیرهای زندگی" اثر "ویل دورانت" و بسیاری دیگر از این دست. اما آنچه "یادداشتهای کتابفروش" را از دیگر آثاری نظیر موارد یاد شده مجزا میکند، در هم آمیختن فضای کتابها و جهان حقیقی است. جهانی که "جلال برجس" دست به خلق آن زده با در هم شکستن مرزهای انسانی، جغرافیایی و در هم آمیختن حقیقت و خیال، اتفاقاتش با اتفاقات کتابها مقایسه میشود و گاه یکسان انگاشته میشود، شخصیتهایش به جهان روزمره پا میگذارند و قهرمان داستانش با نقاب شخصیتهای کتابها سعی در پاسخ به ندای درونش دارد.
0 نظر