از متن کتاب:
می‌دانیدکه نمی‌توانم تو را پیش خودم نگه دارم، هر جقدر هم که از تنهایی‌ات بترسی. ما نسلی از دست رفته هستیم.
معرفی کتاب:
کتاب "خواب گردها"(1930) اثر "هرمان بروخ"(1886-1951) رمانی است فلسفی که با در هم آمیختن ویژگی‌های رمان کلاسیک و مدرن ، آمیزه‌ای از رمان و مقاله را خلق می‌کند. شاهکاری که مورد تحسین بسیاری از جمله "میلان کوندرا" قرار گرفت. روایت عبور از گذشته و نقاط پایانی که آغاز عصر جدید را اعلام می‌دارد. داستانی که روایتگر وقایع زمان پادشاهی ویلهلم دوم و بین سال‌های 1888 تا 1918 می‌باشد و علل چندین دهه جنگ و کشمکش را مورد تدقیق قرار می‌دهد.
داستان کتاب:
کتاب "خوابگردها" سه‌گانه‌ای متشکل از دفتر یکم:1888-پاسنوف یا رمانتیک، دفتر دوم:اِش یا آنارشی، دفتر سوم:1918-اُگِنو یا واقع‌نگری می‌باشد. هر فصل از این کتاب به نام فردی است که نماینده عصری به خصوص در تاریخ اروپا است و آن عصر به تاریخی مشخص در ابتدای فصل مشخص شده است. و با توصیف رویکرد فکری و اخلاقی آن اشخاص عصر و دوران مورد نظر روایت می‌شود. البته داستان کتاب به این سه شخص محدود نمی‌شود و شخص چهارمی به نام "برتراند" نیز در کنار "پاسنوف"، "اِش" و "اُگِنو" شخصیت‌های داستان را تشکیل می‌دهند. داستانی که روایتگر رویارویی جهان قدیم و مدرنیته و تعارض‌ها و تنش‌های میان آن‌ها است. تنش‌هایی که به سبب فروپاشی یکپارچگی و ارزش‌های کهن در دوران جدید می‌شود.
مقایسه و تحلیل:
"بروخ" رمان "خواب‌گردها" را نظر به اینکه ادبیات عهده‌دار صحبت از آن دسته تجربیات عینی است که علم نه ابزار کنکاش در آن‌ها را دارد و نه به آن‌ها توجهی می‌کند به نگارش درآورده است. کتابی که با تدقیق در علل تحول اعصار برجسته تاریخ اروپا و با در نظر گرفتن نقاطی که در عین پایان بخش بودن یک عصر، آغازگر عصری جدید هستند به تحولات و چندپارچگی ارزش‌های عصر جدید پرداخته و در قالبی فلسفی به تنش‌های ناشی از این از هم گسیختگی می‌پردازد. کتابی که به عقیده برخی می‌توان آن را با آثاری همچون "در جست و جوی زمان از دست رفته" اثر "مارسل پروست" و "اولیوس" اثر "جیمز جویس" قابل قیاس دانست.