اُردک رفت، غاز اومد: شکست خورد. دست از پا درازتر برگشت. ... «زندان» پدیدهی غریبی نیست اما در میان برساختههای اجتماعی، تا حدودی منحصر به فرد است. «فرهنگ زندان» و مراودات و مناسبات رایجِ در آن هم، منفکِ از فرهنگ و مناسبات دنیای آزاد نیست. از خصیصههای بارز فرهنگ زندان، گرایش و وابستگیِ ویژه و عاماش به زبان اشاره و کنایهی آمیخته به طنز (بیشتر از نوع گزنده، بیپرده و هتاکانه) و بهرهگیری از تمثیل و استعاره برای تثبیت ادعا یا تفهیم آرای فردی یا گروهی و تشکیلاتیست. کتابِ فرهنگ محبس، خواننده را به پشت میلههای محبس میبرد و با زبان ساکنان موقت و دائم آن، آشنا میکند. آنهایی که در خلوت خود زیر لب زمزمه میکنند: زندان نمیکُشه، دیوونه میکنه!
0 نظر