از متن کتاب: از بین رفتن نا امیدی خیلی وقتها منجر میشود به قدم گذاشتن در راههای جنون آمیز. معرفی کتاب: کتاب "گیرنده شناخته نشد"(1938) اثر "کاترین کرسمن تیلور"(1903-1996) رمانی است در سبک رئالیسم که به داستان نامهنگاریهای میان دو دوست و شریک قدیمی، به نامهای "مارتین شولزه" ساکن آلمان و "ماکس آیزنشتاین" ساکن آمریکا میپردازد. داستان این نامهنگاریها در سالهای 1932 تا 1934(سالهای نخستین رویکار آمدن هیتلر) جریان دارد. داستان کتاب: "گیرنده شناخته نشد" داستان دوستی و نامهنگاری "مارتین شولزه" و "ماکس آیزنشتاین" دو دوست و شریک قدیمی آلمانی است که سالها در آمریکا زندگی میکردند. حال "مارتین شولزه" به آلمان بازگشته، آلمانی که به نظر با به قدرت رسیدن هیتلر در آستانه تحولات و دگرگونیهایی است؛ آنچنان که همه چیز را تحت الشعاع تاثیرات خود قرار میدهد. شاید اولینِ آن نگرانیهای "ماکس آیزنشتاین" و برخلاف او امیدواری دوستش "مارتین شولزه" باشد. طوفانی که غبارش خیلی زود بر نامههای این دو دوست قدیمی نیز مینشیند و دامنه تحولات آلمان را به روابط دوستانه هم سرایت میدهد. مقایسه و تحلیل: آنچه "کاترین کرسمن تیلور" در کتابش به آن میپردازد، تاثیر پروپاگاندا و رسوخ ایدئولوژیهای حکومتهای توتالیتر در تک تک آحاد جامعه میباشد. چنانکه هر فرد به سربازی وظیفه شناس برای تحقق آرمانها و منویات حکومت در قلمروهای دور از دسترس حاکمان بدل شود. تحولاتی که به مواردی از جمله سیاستهای داخلی و خارجی محدود نمیشود و خصوصیترین جنبههای زندگی اشخاص را نیز متحول میکند. این همان آرمانی است که تمام حاکمان توتالیتاریست داشتهاند؛ و در کتاب "1984"(1949) اثر "جورج اورول"(1903-1950) و کتاب "یک روز از زندگی ایوان دنیسوویچ"(1962) اثر "الکساندر سولژنیتسین"(1918-2008)، آنجا که بدترین دشمن هر زندانی را همبندی او معرفی میکند، مورد اشاره قرار گرفته است.
0 نظر