از متن کتاب: خانوادههای خوشبخت همه مثل هم هستند اما خانوادههای بدبخت هر کدام بدبختی خاص خود را دارند. معرفی کتاب: کتاب "آنا کارینینا" یا همان "آنا کارنینا"(1877) اثر "لف نیکلایویچ تولستوی" یا همان "لئو تولستوی"(1828-1910) رمانی است در سبک رئالیسم که روایتگر سه داستان عاشقانه اما متفاوت میباشد. عاشقانههایی گاه آسیب دیده، گاه آتشین و گاه آرام که هر کدام از آبشخوری دستخوش چهرهای میگردد. روایتی از امید و نا امیدی و نگاهی واقع بینانه به حقیقت زندگی. داستان کتاب: کتاب با روایت داستان خیانت "آبلونسکی"، برادر "آنا" به همسرش"دالی" آغاز میشود. و "آنا" برای ممانعت از فروپاشی زندگی آنها قرار است مدتی میهمان آنان باشد، اما این آغاز داستان عاشقانه اصلی ترین شخصیت داستان، "آنا" است. "آنا" که همسری مردی از مقامات عالیرتبه و قدرتمند و مادر پسر بچهای 8 ساله است، پس از ورود به شهر و در اولین مواجهه با جوانی به نام "ورونسکی"، دلباخته او میشود. زندگی خالی از عشق "آنا" با مردی که 20 سال از او بزرگتر است و میل به ایجاد تغییر در زندگیاش سبب روز افزون شدن این عشق ممنوعه میشود؛ عشقی که "آنا" را به ترک همسر و فرزندش و حرکتی بیپروا علیه تمام رسوم و تابوهای آن زمان وادار میکند؛ عشقی آتشین که سختیها و گزندگیِ طعم تلخش به زودی آشکار خواهد شد. اما سومین ماجرای عاشقانه به مردی به نام "لوین" مربوط میشود که دلباخته خواهر "دالی" شده است. "لوین" شخصیتی است که بسیاری او را نماینده شخصیت خود "تولستوی" میدانند. مقایسه و تحلیل: "تولستوی" که به مهارت و زیرکی تمام در این کتاب به بیان عقاید خویش از خلال داستان پرداخته، علاوه بر داستانی عاشقانه به موضوعاتی نظیر هویت، اخلاق، مذهب، خانواده، ازدواج، کار و شرح وضعیت جامعه اشرافی روسیه نیز اشاره کرده؛ و ضمن این مباحث به بیان دغدغههای جامعه آن زمان که بسیاری از آن تا به امروز نیز پا برجاست پرداخته است. کتابی که مورد تحسین داستایوسکی و ویلیام فاکنر واقع شده و به انتخاب انجمن نروژ از جمله برترین کتابهای تاریخ ادبیات است. کتابی که به شدت یادآور "مادام بوواری"(1856) شاهکار "گوستاو فلوبر"(1821-1880) است. البته علیرغم تمام شباهتهای میان "آنا" و "اما" توجه به شخصیت و حرکت بیپروایِ "آنا" بر خلاف "اِما" در خلق شخصیتی جسور برای ایجاد تغییری در زندگی حائز اهمیت است.
0 نظر