روایت این کتاب از بیابانی از احساس خالص مالویچ شروع میشود و با گذر از اتوپیای کانستراکتیویسم، برنامهای را دنبال میکند که هدفش تجربهپذیر ساختن پدیدهی خالص است: «نور و فضا» جنبش دههی 1960 گروهی از هنرمندان کالیفرنیای جنوبی که فهم متفاوتی از هنر را پیشنهاد میکنند. هنر آنها نه کمّی، بلکه کیفی است و این «کیفیت» احساس و ادراک میشود. این جریان از هنر است که در مقابل مفهوم (کانسپت)، ادراک (پِرسپشن) را مینشاند و با حساس ساختن حواس، به دنبال تجربهی خود واقعیت است نه بازنمایی آن؛ این هنر به چیزی فراتر از ماده دست مییابد که حتی شروع و پایانی هم ندارد.
0 نظر