نویسنده در این کتاب در تلاش است تا نمایی از جوامع فرسوده را ترسیم کند. از نظر هسن نویسنده دیگر تمایزی بین پرولتاریا و بورژوازی وجود ندارد و جهان به طور کلی زیر لوای «اصل جامعه دستاوردی» به سر میبرد و این اندیشه، بخش شمالی جهان را میپذیرد و آن جامعه را به فرسودگی میکشاند و از سویی بخش جنوبی آن را طرد میکند. فرسودگی درنظر هسن معاصر است با جامعه مطرودان، جامعهای که نه سبب خوداستثماری؛ بلکه به سبب تشدید استثمار در حال تقلا برای بقاست.
0 نظر