ژیل دلوز در این کتاب آنچه تاکنون با نام سادومازخسیم تحت عنوان یک اختلال مورد بررسی قرار گرفته او را به چالش میکشد و سادیسم و مازخیسم را در مقام دو موجودیت بالینی مجزا، که هریک در منظومهی مفهومی ویژهی خود نقش بازی میکند و اثر گذار است، مورد ارزیابی و تحلیل قرار میدهد. او در این اثر که نقطهی عطفی در پروژهی انتقادی و بالینی اوست، توامان با نقد و استفاده از انگارههای روان کاوانه، عملکرد مفاهیم را از کنه و آثار و زندگی مازخ استخراج میکند و با متمایز کردن آنها از عناصر منظومهی مارکی دوساد، سرنوشت « میراث قابیل » مازخ زا از بار سنگین یک بیماری بالینی روان رنجورانه رها میسازد.
0 نظر