از متن کتاب: از همهی این حرفها گذشته، اگر زندگیمان آن چیزی نشده است که همیشه آرزویش را داشتهایم، با نگاه به گذشته و سرزنش کردن خودمان، چه چیزی نصیبمان میشود؟ معرفی کتاب: کتاب "بازمانده روز"(1989) اثر "کازوئو ایشی گورو"(1954)، نویسنده ژاپنیِ برنده جایزهی نوبل، رمانی است در سبک رئالیسم که در چند لایه به روایت موضوعات متنوع اما به هم پیوسته و یکپارچهای میپردازد که شاکله داستان را تشکیل میدهد. داستان سفری که آغازگر سفر دیگری به ناخودآگاه خاطرات همیشه همراه اما فراموش شدهی روزگار گذشته است. عاشقانهای که در پیوند با سیاستِ ظهور یافته در بطن اجتماع، معنای زندگی انسان را مورد پرسش قرار میدهد. داستان کتاب: رمان "بازمانده روز" روایتگر داستان پیش خدمتی باسابقه به نام "استیونز" در عمارت "دارلینگتون" در انگلستان است. عمارتی که پس از سالها ارباب جدیدی را به خود میبیند. اربابی که با فاصله از رسوم و محدودیتهای اشرافی، فرصت سفر چند روزهای را برای "استیونز" فراهم میکند. سفری که بهانهای برای نگارش و مرور خاطرات "استیونز" میشود. خاطرات عشقی قدیمی در سالهای میان دو جنگ جهانی، سالهایی که سیاستهای رسوخ کرده فاشیستی در افراد، زندگیهای بسیاری را تحت الشعاع خود قرار داد میدهد. خاطراتی از زندگیِ تهی از معنای "استیونز" تحت سختگیرانه ترین قیدهای تحمیل شده و حتی خود ساخته. تحلیل و مقایسه: آغاز سفر چند روزه "استیونز" و شروعِ مرورِ ناخودآگاهِ ایام گذشته و خاطراتی که شاید به ظاهر فراموش شده بود، حکایت از حضور همیشگیِ سایه ایام گذشته در زندگی اشخاص، حتی پس از تغییر شرایط دارد. سایهای که به عنوان بخشی از زندگی، قادر به تغییر آینده و ادامه حیات افراد نیز است. و چه بسا این سایه مخلوق اراده نیز نباشد و توسط ابری شوم که حکایت از شرایط اجتماعی و زمانی دارد، بر زندگی افراد سایه افکنده باشد. مفاهیمی که یادآور کتاب "کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم" اثر "اسلاونکا دراکولیچ" و تاثیر تلخ سیاست بر زندگی دیروز، امروز و فردای اشخاص است. "ایشیگورو" با این کتاب در سال 1989 موفق به اخذ جایزه من بوکر شد.
0 نظر